مفهوم حقوقی آزادی

دسته: حقوق
بازدید: 24 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 21 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 22

پایان نامه مفهوم حقوقی آزادی در 22صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

مفهوم حقوقی آزادی

اجتناب از شالوده و ساختارهای غلط

برای خیلی ها هدف از ترویج آزادی در عرصه جهانی، تخیلی، امپریالیستی و خطرناك بنظر می رسد. چرا؟ در مقایسه با چه چیز؟ آیا ترویج دموكراسی در عراق، مصر یا عربستان سعودی امری یا وظیفه ای سنگینتر از شكست دادن فاشیسم در آلمان قدرتمند یا كمونیست وریكی از ابر قدرتهای جهان بنام روسیه می باشد آیا پیشنهادادت بعدی استراتژی بهتری برای افزایش امنیت ملی آمریكا ارائه می دهد؟ بر اساس بازبینی نزدیكتر سایر اهداف سیاست خارجی و استراتژیهای آن به سختی قابل دسترسی هستند یا تصویری نادرست از یك ماهیت سیستم یسن المللی و حكومت امریكایی یا آمیزه ای از هر دو مورد می باشند.

انزوا طلبی خطرناكترین گام پیشنهاد می باشد اما بعد از یازده سپتامبر همچنین به نظر می رسد          ترین مسئله باشد ما نمی توانیم یك قلعه نظامی آمریكایی بسازیم حتی تنومندترین سیستم پدافند موشكی یا سیاست امنیت وطنی ایالات متحده را بی پناه باقی خواهد گذارد.

تفسیر چپ گرا از انزوا طلبی (یعنی زندگی كن و بگذار زندگی كنند) یا احترام به حق مالكیت دولت و رابطه با تمامی واحدها، همچنین نه پیشرونده است نه توانند(شاید هوشیار). نیم قرن قبل هنجارهای غیر استعماری تقریباً با هنجارهای حق مللكیت دولت ارتباط نزدیكی داشت آنها اكنون باید از هم جدا شوند تهاجم آمریكایی به حاكمیت افغان در ترویج حقوق فردی مردم افغانستان(بخصوص زنان) پیشرو بود در عوض آنهایی كه حق حاكمیت رژیم طالبان (یا سایر رژیمهای استبدادی در اطراف جهان) به رسمیت شناختند، اقدامات كمی جهت توسعه آزادیهای فردی انجام دادند تفسیر چپ گرا مكتب انزوا طلبی و سكون دقیقاً به خطرناكی و ورشكستگی متغیر جناح راست می باشد.

واقعگرا ترین گام به سوی روابط بین الملل در محافل (نخبگان) محافل آكادمیك است همچنین وعده هایی غلط برای دفاه ایالات متحده ارائه نمودن است رئالیستها همچنین بر چسب بسیار عالی به خود اختصاص داده اند(چه كسی می خواهد غیر رئالیست باشد) برای سیاست بدو پوشش تفكری درهم و برهم.

رئالیستها اساساً اهمیت قدرت سیاستهای بین المللی را درك می كنند آنها اول از همه و بیشتر روی توزیع قدرت در سیستم بین المللی بعنوان محرك نخستین واقایع (ارائه كننده اولیه وقایع) كه شامل دو طبقه بزرگ می باشند جنگ و فقدان جنگ.

دستور العمل برای افزایش امنیت دولتی كه از تخیلات رئالیستی نشأت می گیرد برای تنظیم امكانات و توانایی دولتها می باشد.

فهم اهمیت قدرت و پویایی موازنه سیاستهای قدرتی اجزای مهم و حیاتی برای تنظیم یك سیاست خارجی مؤثر آمریكایی می باشند اما توجه خاص و انحصاری روی این عوامل برای دفاع از منافع ملی آمریكایی ناكافی است رئالیستها این سه خطای فاحش در مأموریتشان می كنند.

اولاً از آنجا كه هرگز به درون ایالتها نمی نگرند رئالیستها در جستجوی فردی و رژیمی سیاست آشكار را نادیده می گیرند البته، قدرت جزیی از تهدید آلمان هیتلری و تهدید شوروی و استالین بود اما فقط جزئی بود این رهبران و رژیمهای كه آنها پایه گذاری نمودند، امنیت ملی آمریكا را تهدید نمود و علت آن مأموریت ایدئولوژیكی بود كه آنها برای خود معنا نمودند و همان امر در مورد بن لادن و پیروانش صدق می كند.

ثانیاً:محمد عطا و اقدام شریرانه او در یازده سپتامبر یكی از اصولهای استراتژی رئالیست یعنی منع از راه ارعاب تهدید را تكذیب نمودند آنها شبكه توسط مأموریتهای ایدئولوژیكی جهانی تحریك شدند نمی توانند بوسیله وسایل سنتی موازنه قدرت منع شوند و در جهان كنونی شكی نیست كه ایالات متحده بعنوان برتر در جهان مطرح است و احتمالاً تنها ایر قدرت یا قدرت برتر جهان تا دهه های آتی باقی خواهد ماند ایالات متحده بزودی از جهت دفاعی در حد پانزده قوامی متحد بعدی در جهان گسترش خواهد یافت و بسیاری در این لیست قوای برتر از جمله هم پیمانان آمریكا خواهند بود هم دوستان و هم دشمنان ایالات متحده در این ارزیابی موازنه قدرت در سیستم بین المللی سهیم می باشند این برتری قدرت ممكن است سایر دولتهای نسبتاً قدرتمند دیگر مانند روسیه، چین یا تمام اروپا را از كوشش تعدیل قدرت علیه ایالات متحده باز دارد این می تواند پیامبر مثبتی برای آمریكا محسوب شود اما این ستون قدرت كه روسیه را وا می دارد دنباله رو ایالات متحده باشد در تغییر رفتار بن لادن و طرفدارانش بسیار كم عمل نموده است و نتیجه چندانی در پی نداشته است.

جریان سوم رئالیستی فرضیه غلطی است كه موازانه قدرت را حفظ می كند و بنابراین(از دیدگاه رئالیستی) خواه ثبات در سیستم بین الملل بعنوان یك كل و یا در یك ناحیه ویژه باشد بهتر و آسانتر است از ترویج دموكراسی درون خود رژیمها می باشد حفظ نظم یا ثبات همواره بعنوان مطلوب مد نظر بوده است و همواره بسیار دست یافتنی تر از تغییر رژیم می باشد كه به اندازه امری نا ممكن طرح شده است بخصوص در جاهایی مانند افغانستان با تاریخچه حكومتی بد و بلند مدت آن.

سیاستهای حمایت از موازنه قدرت میتواند اشاره به موفقیتهای قابل توجهی برای تقویت (دعای آنان باشدكنسرت اروپا در قرن نوزدهم بعنوان مثال برای كشورهای مركزی آن نوع سیستم برای تقریباً مدت یك قرن صلح به همراه آورد اما با اینحال مثالهای زیادی از موفقیتها بوسیله شكستهای بیشماری از موازنه قدرت كلی را تحت الشعاع قرار داد البته جنگ جهانی اول یك پایان غمباری را نسبت به موفقیتهای پیشین بر جای نهاد كوششها در موازنه قدرت نتوانست از وقوع جنگ جهانی دوم پیشگیری كند موازنه قدرت توانست چشم و هم چشمی آمریكائی ها و شوروی را كه نزدیك بود به جنگ جهانی سوم منتهی شود باز دارد. با این حال این تغییر رژیم درون اتحاد جماهیر شوروی بود نه سیاستهای موازنه قدرت كه به جنگ سرد پایان داد.

كوششهای قدرتهای بزرگ برای طراحی موازنه های ثابت را در سایر حكومتها كه فقط از موفقیتهای محدودی آنها را برخوردار نموده است در قرن بیستم آثار شكست غالباً در خاورمیانه جنوبی بیشتر مشهور می باشند استراتژی تلاش برای طراحی موازنه«صحیح» قدرت میان عراق و ایران از سوی آمریكا، هیچ ثبات، دشمنان جدید و تهدید بیشتر را برای ایالات متحده امروزی از این ناحیه نسبت به دو دهه گذشته ایجاد نكرد همچنین این ایدئولوژی رئالیستی بود كه بر اساس آن تأكید روی خطرات مفروضه ناشی از فروپاشی عراق و خلاء قدرت كه می توانست پیگیری شده باشد) كه ایالات متحده را از خلع قدرت صدام حسین در سال 1991 باز داشت مذاكرات آسیای جنوبی نیز چندان جالب نیست تلاشها جهت بالانش قدرت در هند و پاكستان هیچ ثباتی ایجاد ننموده است در عوض، دهه ها تنظیم قدرت به علاوه عدم توجه به موضوعاتی كه این دو دوست را از هم جدا می كند اخیراً نتایج احتمالی مركباری از جنگ در منطقه را بدون حذف احتمال وقوع جنگ، افزایش داده است.

صرف نظر از موارد فوق، ایدئولوژی رئالیت، هنگامیكه برای ساخت سیاست خارجی آمریكای كنونی بكار می رود نیازمند حفظ وضعیت كنونی و اجتناب از درگیری فعال در امور داخلی سایر دول می باشد این دسته از دستورالعملهای سیاسی دقیقاً چیزی است كه ایالت متحده نمی تواند اكنون از عهده آن بر آید سیاست گذاران خارجی آمریكایی بیش از اینكه در صدد نگه داشتن نظم جهانی كنونی در جهان باشد باید درصدد اصلاح سیستم بین المللی كنونی و آن دولتهایی باشند كه آن را می سازند نظم كنونی برای آمریكا بی خطر نیست سكون و عدم تحرك اجازه خواهد داد كه نظم كنونی برای ایالات متحده و هم پیمانانش بسیار تهدید كننده باشد. (مكاتب چند سویه (مولتی لیترالیست)

آنها مانند رئالیستها همكارریهایی جهت ایجاد بندهایی برای دكترین آزادی جدید دارند اما فقط در صورتی این وممكن است كه فرضیه های غلط متعددی از نمونه هایشان خارج شود.

طرفداران مكاتب چند سویه بطور صحیح از آن دستاوردها متعلق به ایالات متحده از طریق همكاری با سایر ایالتها حاصل شده حمایت می كنند ایالات متحده واقعاً از دستیابی به اهداف بین المللی را هنگامی كه از طریق ابزارهای تشریك مساعی میسر باشد بهتر عمل نموده است موقعیتهایی كه بازدهی های موفقیت آمیزی ارائه می كنند باید همواره پیگیری شوند و تدوین و وضع قوانین مربوط به شیوه های همكاری معاهدات بین المللی و سازمانها گاهی اوقات می توانند جهت اقدامات سودمند دو جانبه صورت گیرد به علاوه امنیت ملی آمریكائی هنگامیكه رهبران ایالات متحده در شكل دهی صورت جلسه ای سازمانهای چند جانبه فعال باشند بهتر می توانند مفید واقع شوند.

سیاست گذاران آمریكایی تقریباً فرار گرفته اند كه چگونه از مشاركت اندك برای نفوذ در سازمانهایی مانند ناتو و IMF را بعنوان اهرم استفاده نمایند بخصوص هنگامیكه پس از یازده سپتامبر منابع آمریكایی سریع تر برای رویاروئی با تهدیدات امنیتی جدید دست بكار شوند رهبران امریكایی باید هشدارهای چند سویه نگرها توجه نموده و از همكاری با همین انستیتوهای چند سویه نگر كه آمریكا كمك به ساختار آن كرد فاصله (آنها را رها ننمایند) و سرانجام چشم اندازهای چند جانبه گرایان به تحلیل گران و سیاست گذاران كمك می كند تا برخی تعاملات و اثرات متقابل میان دولتها را درك كنند بعنوان مثال اصول بدیهی سیاستهای موازنه قدرت رئالیستها، توان تشریحی كمی را هنگامی كه می خواهند تحلیلی نمایند یا درصدد تأثیر گذاری روابط دوستی میان كشورهای مركزی لیبرال دموكراسی هستند، ارائه می دهند.

به همین دلیل گفته اند كه بخشهایی از دكترین چند سویه نگرها نیازمند بازبینی می باشد.

اولاً چند سویه نگرها توجه خیلی كمی به قدرت داشته اند اغلب اوقات فراموش می كنند كه مؤثرترین سازمانهای چند سویه نگر بوسیله یك ایالات متحده نیرومند ساخته شده اند سلطه آمریكایی و همچنین مشاركت آمریكایی از جمله شرایط ضروری و مؤثر مكتب چند جانبه مؤثر می باشند.

قدرت آمریكایی همچنین عقاید لیبرال را ترویج می كند عقاید بیرون عاملان قدرت جهت ترویج آنها برای هدایت ارتباطات بین المللی نتیجه بخش نمی باشند.

دوماً چند جانبه گرایان بطور غلط فرض می كنند كه دولتهای بد می توانند بوسیله محق شدن به سازمانهای بین المللی «خوب» سازمان یافته و اجتماعی گردند این یك برآورد غلط بود كه در مورد اتحاد جماهیر شوروی و ملل متحده در نیم قرن پیش صورت گرفت این همان اشتباهی است كه برخی از روی بی تجربگی در صدد به عضویت در آوردن نابهنگام روسیه در ناتو یا صحه گذاردن و امضاء كردن عضویت مصر در اجتماع (اتحادیه) دموكراتها می باشند در حقیقت همكاری ها صورت می گیرد و سازمانهای میان دولتها به بهترین شكل می توانند ساخته شوند البته هنگامی كه دولتهای متعاهد و شهروندانشان در قواعد و هنجارهای لیبرال دموكراتیك اساسی سهیم می گردند. همگاری میان دولتهای غیر دموكراتیك رخ می دهد اما همكاری می تواند تغییر هنجاری و اصولی داخلی به همراه داشته باشد پیكان علی معمولاً جهت مخالف را نشانه می گیرد و آنهم فقط پس از آنكه یك دولت یكسری هنجارهای لیبرال دموكراتیك اساسی را می پذیرد و آن در واقع مشاركت با سایر دولتهای لیبرال دموكراتیك تلقی می شود.

بنابراین باید اول تغییر رژیم مطرح شود سپس عضویت در سازمانهای بین المللی غرب مطرح شود تغییر رژیم در دولتهای استبدادی موقعیتی برای ظهور یك نظم مشاركتی بین المللی چند جانبه می باشد نتیجه و فرآورده یك چنین سیستمی تغییر رژیم همواره نمی تواند از طرق رشوه خواری صنعت. محركها یا دیپلماسی هایی بدست آید گاهی اوقات ابزارهای جبری نیز باید گسترش یابد.

این متن فقط قسمتی از  مفهوم حقوقی آزادی می باشد

جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 5,900 تومان

برچسب ها : پایان نامه مفهوم حقوقی آزادی , پایان نامه , مفهوم حقوقی آزادی , آزادی , دانلود پایان نامه